Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-29@18:56:11 GMT

۲۰۲۴سال گشایش هسته‌ای نیست

تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۱۹۲۵۸

۲۰۲۴سال گشایش هسته‌ای نیست

تحولات در حوزه هسته‏‌ای ایران در سال ۲۰۲۳ فراز و فرود عینی و ملموس داشت؛ رافائل گروسی، مدیرکل آژانس در بحبوحه تنش‏‌ها بین ایران و غرب بر سر مساله جنگ روسیه و اوکراین و ناآرامی‏‌های داخلی در ایران، اوایل ماه مارس به ایران سفر کرد؛ سفری که به نقطه عطفی در تعاملات هسته‏‌ای ایران تبدیل و بعد از آن یک نقشه راه بین ایران و آمریکا تنظیم شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در گام بعد، چند دور مذاکرات محرمانه بین علی باقری، مذاکره‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌کننده ارشد هسته‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏‌ای ایران و برت مک‏‌گورک، مشاور ارشد کاخ سفید در خاورمیانه در عمان برگزار شد و بر اساس برخی گزارش‏‌ها در همان جا استارت تبادل زندانیان و آزادسازی پول‏‌های بلوکه‌شده ایران در کره‌جنوبی زده شد.

به گزارش دنیای اقتصاد، درواقع از ماه مه پروسه محدودسازی تنش بین ایران و آمریکا در دستورکار قرار گرفت. از همان مقطع زمانی ایران به همکاری‌های موردی و موضوعی با آژانس پرداخته و مساله یکی از سه مکان اعلام‌نشده با آژانس را حل می‌کند؛ همچنین تهران توضیحاتی در مورد غنی‌سازی ۹۰درصد که در فردو پیدا شده بود، می‌دهد. در ادامه آژانس در ماه ژوئن یک قطعنامه می‌دهد و این موضوع را به نوعی رفع و رجوع می‌کند. سرانجام این پروسه محدودسازی تنش نیز در ماه سپتامبر با تبادل زندانیان ایران و آمریکا انجام شده و پول ایران در کره‌جنوبی آزاد می‌شود.

در سپتامبر ۲۰۲۳ گزارش آژانس حاکی از کاهش سرعت غنی سازی ۶۰درصد در ایران بود. اما حادثه ۷ اکتبر و حمله حماس به اسرائیل معادلات را برهم زد. بعد از آغاز این جنگ، بار دیگر کشور‌های غربی انگشت اتهام را به سمت ایران گرفتند و مدعی نقش آفرینی ایران در تحولات منطقه شدند و بنابراین بار دیگر مناسبات ایران و آمریکا تیره و پروسه محدودسازی تنش هم متوقف شد. درواقع بعد از گام‌های اولیه تهران و واشنگتن در حوزه محدودسازی تنش، قرار بود طرفین در خصوص موضوع هسته‌ای صحبت کنند و ماحصل این گفتگو‌ها منجر به آغاز مذاکرات هسته‌ای در اواسط اکتبر شود که به دلیل حادثه ۷ اکتبر این روند به‌هم خورد.

در عین حال مشخص نیست که آیا امروز ایران به هفت میلیارد دلار پول آزادشده اش دسترسی دارد یا خیر. آخرین اجلاس آژانس در نوامبر ۲۰۲۳ برگزار شد که بدون صدور بیانیه یا قطعنامه مشترک پایان یافت، اما در دو ماه گذشته، کواد (آمریکا، بریتانیا، آلمان و فرانسه) دوبار بیانیه‌هایی با لحن تند علیه ایران صادر کرد، اما با وجود این روزنه مذاکرات را مسدود نکرد. در آخرین گزارش رافائل گروسی نیز نسبت به افزایش سرعت غنی سازی ۶۰درصد در ایران ابراز نگرانی شده است؛ لذا روند تحولات هسته‌ای در سال ۲۰۲۳ با یک روزنه مثبت آغاز شد، اما از اکتبر به بعد دچار انجماد شد.

در نتیجه این انجماد و بن بست در مذاکرات، روند محدودسازی تنش متوقف شد و به نظر می‌رسد که بعد از این به دلیل وضعیت خاص نظام بین‌الملل، دو جنگ روسیه و اوکراین و اسرائیل و فلسطین و انتخابات پیش روی آمریکا در ۲۰۲۴، تهران و واشنگتن «مدیریت تنش» را در دستورکار قرار دهند. در پروسه مدیریت تنش نیز احتمالا آمریکا چشم خود را بر تحریم انرژی ایران می‌بندد و ایران هم گام‌های بلند و اساسی در حوزه هسته‌ای برنمی دارد.

باید در نظر داشت که انتخابات آمریکا خود یک متغیر بسیار مهم در تعیین سرنوشت مذاکرات هسته‌ای به شمار می‌رود و با توجه به ابهامات زیاد درباره حضور دوباره جو بایدن در کاخ سفید و سرنوشت انتخابات به نظر می‌رسد که ریسک پذیری در حوزه هسته‌ای کاهش پیدا خواهد کرد و گشایش مهمی در این حوزه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رخ نخواهد داد. درواقع به دلیل وجود برخی مولفه‌ها احتمالا در سال ۲۰۲۴ تنها شاهد مدیریت تنش در حوزه هسته‌ای خواهیم بود.

معمای امنیت و غنی سازی ۶۰درصد

دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در این رابطه گفت: «سیاست هسته‌ای ایران بخشی از ضرورت‌های موازنه قدرت در محیط منطقه‌ای محسوب می‌شود. ایران در شرایط و محیطی زندگی می‌کند که اولا در فضای ژئوپلیتیک تهدید قرار دارد؛ ثانیا چند کشور هسته‌ای او را در محاصره خود قرار داده اند. سیاست‌های اسرائیل ماهیت تهاجمی داشته و مبتنی بر نشانه‌هایی از تهدید فراگیر است. در چنین شرایطی طبیعی خواهد بود که معادله قدرت در فضای منطقه‌ای بدون نشانه‌هایی از موازنه شکل نگیرد.»

متقی ادامه داد: «در چنین شرایط و فضایی، نشانه‌هایی از سیاست تبعیض در معادله قدرت ایران و سایر بازیگران مشاهده می‌شود. ایالات متحده و کشور‌های اروپایی همواره درصدد هستند تا معادله قدرت ایران بیش از پیش کاهش پیدا کند. تجربه جنگ تحمیلی بیانگر این اندیشه راهبردی در تفکر سیاسی ایران است که اگر جمهوری اسلامی قابلیت و قدرت خود را متناسب با فضای موجود متوازن نکند، با نشانه‌هایی از چالش امنیتی روبه‌رو خواهد شد.»

وی در ادامه گفت: «نکته سوم آن است که ایران پادمان هسته‌ای را پذیرفته و در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک خود را با سیاست‌های آمریکا‌محور در قالب پروتکل الحاقی هماهنگ کرد. چنین رویکردی به مفهوم آن است که ایران معادله قدرت و امنیت خود را در چارچوب نهاد‌های بین‌المللی تعریف می‌کند. هرگاه حقوق بین‌الملل، نهاد‌های بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی کارکرد خود را از دست بدهند؛ در آن شرایط طبیعی به نظر می‌رسد که ایران سازوکار‌های قدرت و عرصه‌های قدرت ساز را در دستورکار قرار خواهد داد.»

متقی توضیح داد: «سیاست قدرت تابعی از فضای تهدید در محیط منطقه‌ای است؛ به هر اندازه کشور‌ها احساس تهدید بیشتری داشته باشند، طبیعی است که به همان میزان تلاش خواهند داشت تا از سازوکار‌های مربوط به سیاست قدرت برای موازنه، دفاع مشروع و حتی الگو‌های صلح آمیز بازدارنده استفاده کنند.» وی ادامه داد: «سیاست هسته‌ای ایران بخشی از معادله قدرت و موازنه منطقه‌ای است. در ماه‌های پیش رو ضریب تهدید‌های امنیتی فراروی ایران افزایش یافته است. در چنین شرایطی طبیعی به نظر می‌رسد که ایران سیاست غنی سازی را در چارچوب ابزاری سیاسی و تکنولوژیک برای حفظ امنیت خود در دستورکار قرار دهد.»

متقی تاکید کرد: «غنی سازی اورانیوم در مقیاس ۶۰درصد تابعی از توافق ایران و برخی از بازیگران بین‌المللی در فضای مبتنی بر میانجی‌گری بوده است. تعهدات ایران باید تابعی از تعهدات سایر کشور‌ها در فضای سیاست بین‌الملل باشد. هرگاه قدرت‌های بزرگ یا برخی از بازیگران منطقه‌ای سیاست کنش تهاجمی و الگو‌های توسعه قدرت تبعیض آمیز را در دستورکار قرار دهند، طبیعی به نظر می‌رسد که در آن شرایط امکان انجام اقدامات متقابل از سوی سایر بازیگران وجود خواهد داشت. شاید بتوان غنی سازی ۶۰درصدی اورانیوم توسط ایران را بخشی از معادله «موازنه امنیت» و «موازنه تهدید» در محیط منطقه‌ای و الگوی کنش متقابل راهبردی بازیگران دانست.»

استاد دانشگاه تهران در نهایت گفت: «باید به این واقعیت واقف بود که ایران در دوران‌های مختلف تاریخی نشان داده است که خود را با تعهدات بین‌المللی هماهنگ می‌سازد، اما هرگاه بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی نسبت به تعهدات خود توجهی نداشته باشند و از سیاست قدرت یک جانبه استفاده کنند، راهبرد ایران مبتنی بر اقدام متقابل و کنش متوازن برای محدودسازی، کنترل و متوازن سازی تهدید‌ها خواهد بود.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: آژانس بین المللی انرژی اتمی ابراهیم متقی قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل دستورکار قرار نظر می رسد غنی سازی ۶۰درصد ایران و آمریکا محدودسازی تنش نشانه هایی حوزه هسته معادله قدرت بین المللی کشور ها هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۱۹۲۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مسقط، مهم ترین تسهیل کننده دیدارهای غیرمستقیم ایران و آمریکا / چرا عمان تمایلی به نمایش قدرت دیپلماتیک خود ندارد؟/ عمان کانال گفت و گوی غیرمستقیم میان تهران-واشنگتن را باز نگاه داشته است

«بر خلاف قطر که توجه جهانیان را به دلیل نقش میانجی در مذاکرات حماس و اسرائیل به خود جلب کرده است، عمان کمتر در «میانجیگری» و بیشتر در «تسهیل امور» شرکت می کند. این تمایز مهمی است که عمانی‌ها در رابطه با تعامل با مقامات آمریکایی و ایرانی و همچنین نمایندگان عربستان سعودی و حوثی‌ها در طول یک دهه جنگ داخلی یمن حفظ کرده‌اند.»

به گزارش جماران، Kristian Coates Ulrichsen ، از اعضای بخش خاورمیانه در موسسه بیکر است. تحقیقات او به بررسی موقعیت در حال تغییر کشورهای خلیج فارس در نظم جهانی و همچنین ظهور چالش‌های بلندمدت و غیرنظامی برای امنیت منطقه می‌پردازد.

او پیش از این به عنوان تحلیلگر ارشد خلیج فارس در مرکز مطالعات استراتژیک خلیج فارس و مدیر برنامه کویت در زمینه توسعه، حکومت داری و جهانی شدن در کشورهای خلیج فارس در دانشکده اقتصاد لندن کار کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی نقش مسقط در دیپلماسی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا پرداخته و می نویسد:

با شعله ور شدن تنش ها در خاورمیانه، عمان به عنوان یک کانال پشتیبان مهم بین ایران و آمریکا عمل می کند. پیش از پرتاب رگبار پهپادها و موشک‌ها به سوی اسرائیل در 13 آوریل 2024، طبق گزارش‌ها، ایران به واشنگتن خبر داده بود که پاسخش به حمله قبلی به محوطه سفارتش در سوریه، به دنبال جلوگیری از تشدید تنش است. این پیام از طریق یک کشور عربی حوزه خلیج فارس  یعنی عمان مخابره شد.

بحران کنونی در خاورمیانه، بحرانی است که مقامات عمان سال ها تلاش کرده اند از آن اجتناب کنند. عمان که در آن سوی تنگه هرمز از ایران قرار دارد و روابط دفاعی و امنیتی نزدیک با ایالات متحده و بریتانیا دارد، می‌داند که حملات تند و تیز خطر یک جنگ گسترده‌تر را که کشورها و گروه‌های غیردولتی مسلح را در سراسر جهان در بر خواهد گرفت، افزایش می دهد.

جنگ تمام عیار ممکن است با اقدامات تشدید کننده بیشتر تهران یا تل آویو آغاز شود، اما همزمان ممکن است از طریق محاسبه اشتباه یا سوء تفاهم نیز رخ دهد؛ به ویژه با توجه به فقدان کانال های رسمی دوجانبه برای گفت و گو و تنش زدایی میان دو طرف  و این جایی است که عمان وارد عمل می شود. برای سال ها، این کشور خلیج فارس بی سر و صدا سابقه ای برای خود در کاهش تنش های منطقه ای از طریق دیپلماسی دست و پا کرده است.

عمان از زمان حمله 7 اکتبر توسط حماس، این نقش را ادامه داده است. در ماه‌های پس از آن حمله و پاسخ اسرائیل به غزه که منطقه را ملتهب کرد، عمان گفت‌وگوهای سطح بالایی با ایران داشته است، میزبان دیوید کامرون وزیر خارجه بریتانیا برای گفت و گو در مورد امنیت در دریای سرخ بوده و خواستار آتش‌بس در غزه شده است. عمان اکنون می تواند نقش مهمی در باز نگه داشتن کانال ارتباطی بین ایالات متحده و ایران ایفا کند، زیرا طرف ها به دنبال کاهش تنش هستند.

عمان نمی خواهد میانجی باشد

عمان در کنار قطر و کویت همسایه - و همچنین سوئیس که در غیاب سفارت آمریکا نماینده منافع ایالات متحده در ایران است، نقش مهمی در دیپلماسی پشتیبان ایفا کرده است. اما رویکرد عمان از رویکرد سایر کشورها متمایز است. به جای شرکت در گفت و گوهای مستقیم، فضایی برای گفت و گو ایجاد می کند و به جای میانجی به عنوان یک تسهیل کننده عمل می کند.

دلایل متعددی برای تصمیم عمان برای ایفای نقش به عنوان یک تسهیل کننده وجود دارد. برخلاف چندین کشور دیگر خلیج فارس، مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، عمان فاقد سابقه روابط پرتنش با ایران است.

در عوض، عمانی‌ها به یاد می‌آورند که ایران در دوران شاه در طول دهه 1970 از عمان حمایت کرد، زمانی که سلطان جدید آن زمان، قابوس بن سعید، در حال مبارزه با یک قیام در استان جنوبی ظفار بود.

حتی پس از سرنگونی شاه در انقلاب 1979 ایران و جایگزینی ساختار سیاسی، عمان جدا از سایرین در منطقه ایستاد و از درگیر شدن در رقابت‌های منطقه‌ای و رقابت برای نفوذ ژئوپلیتیکی که روابط ایران با کشورهای دیگر خلیج‌فارس را مخدوش کرد، خودداری کرد.

کانال های پشتی مخفی

مقامات عمانی به نمایندگی از یک کشور کوچک در یک منطقه ناآرام، فضاهای دیپلماتیکی را ایجاد کرده اند که به آنها اجازه می دهد تا با شرایط خود و به روش هایی که با نقاط قوت آنها همراه است، با مسائل منطقه درگیر شوند.

 همانطور که سید بدر البوسعیدی، یک دیپلمات حرفه ای که در سال 2020 وزیر امور خارجه عمان شد، در سال 2003 گفت: «ما سعی می کنیم از موقعیت میانی خود بین قدرت های بزرگتر برای کاهش احتمال درگیری در همسایگی نزدیک خود استفاده کنیم.»

بر خلاف قطر که توجه جهانیان را به دلیل نقش میانجی در مذاکرات حماس و اسرائیل به خود جلب کرده است، عمان کمتر در «میانجیگری» و بیشتر در «تسهیل امور» شرکت می کند. این تمایز مهمی است که عمانی‌ها در رابطه با تعامل با مقامات آمریکایی و ایرانی و همچنین نمایندگان عربستان سعودی و حوثی‌ها در طول یک دهه جنگ داخلی یمن حفظ کرده‌اند.

تسهیلات عمانی اشکال مختلفی دارد. این می‌تواند شامل ارسال پیام‌ها و حفظ کانال‌های ارتباط غیرمستقیم بین دشمنان یا ترتیب دادن کانال‌های برگشتی و میزبانی جلسات -البته به طور کاملا محتاطانه- باشد. درست بر خلاف سیاست دوحه که در ابتکارات میانجیگری قطر، مانند مذاکرات با طالبان که توافقنامه 2020 دوحه برای خروج نیروهای ایالات متحده از افغانستان را ایجاد کرد، تبلیغات پررنگ تری برای کشور میزبان دیده می شود.

اما رویکرد عمان با وجود مختصاتی که دارد نتیجه بخش هم هست. ویلیام برنز در کتاب خاطرات خود با عنوان "The Back Channel" که پس از بازنشستگی از وزارت امور خارجه و قبل از انتصاب او به عنوان رئیس سازمان سیا توسط جو بایدن، به رشته تحریر درآمد، شرح مفصلی از نقش عمان در تسهیل کانال پشتیبان بین ایالات متحده و ایران ارائه کرد. این گفت و گوها  در سال 2013 به مذاکراتی تبدیل شدند که منجر به توافق هسته ای ایران در سال 2015 شد.

این کانال پس از آن آغاز شد که مقامات ایرانی در سال 2012 پیامی را از طریق عمان به ایالات متحده ارسال کردند که در آن پیشنهاد برگزاری نشستی در مسقط، پایتخت این کشور حاشیه خلیج فارس را داده بودند.  برنز در این کتاب به یاد می آورد که رئیس اطلاعات عمان هنگامی که ما وارد اتاق جلسه می شدیم از هر دو هیئت استقبال کرد و پس از چند کلمه خوشامدگویی کوتاه اتاق را ترک کرد. عمان به عنوان کانال پشتیبان در طول هشت دور گفت و گوی سازنده، که طولانی ترین و پایدارترین تعامل بین مقامات ایران و ایالات متحده از سال 1979 بود، کاملا مخفی ماند.

میزبانی از دشمنان

در حالی که آب شدن یخ بین ایالات متحده و ایران دوام نیاورد، کانال پشتیبان عمان چندین عامل کلیدی برای موفقیت هر تلاشی برای کاهش تنش بین دشمنان به ظاهر سرسخت را برجسته کرد. اعتمادی که هر دو طرف به مقامات عمانی داشتند، بسیار مهم بود و نتیجه مثبت دیدارها باعث ایجاد اطمینان در استفاده هر یک از طرفین از کانال های عمانی شد.

نقش عمان به عنوان تسهیل کننده تعامل غیرمستقیم بین ایالات متحده و ایران با تصمیم رئیس جمهور دونالد ترامپ برای خروج ایالات متحده از توافق هسته ای ایران در سال 2018 و شکست دولت بایدن در ورود مجدد به این توافق اهمیت بیشتری یافت. به نظر می رسد تنها زمانی که عمان مایل به ایفای این نقش نبود – زمانی که تنش ها پس از ترور ژنرال ایرانی (شهید) قاسم سلیمانی توسط ایالات متحده در ژانویه 2020 افزایش یافت– به این دلیل بود که سلطان قابوس به شدت بیمار بود. در غیاب عمان، سوئیس هدایت کانال پشتیبان را برعهده داشت.

کاهش تنش ها

در طول تشدید تنش ها پس از حمله 7 اکتبر در اسرائیل، عمان پیام هایی را بین مقامات ایرانی و آمریکایی ارسال کرده است. در ژانویه 2024، مقامات عمانی میزبان هیئت‌هایی از مذاکره‌کنندگان ارشد هر دو کشور بودند که بین نمایندگان در اتاق‌های جداگانه رفت و آمد می‌کردند.

حتی در شرایطی که پس از بمباران ساختمان سفارت ایران در دمشق توسط اسرائیل در 1 آوریل، یک درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر در خاورمیانه آغاز شد، عمان در تلاش برای کاهش تنش‌ها بود.

در 7 آوریل، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، از عمان دیدن کرد و این فرصتی را برای مقامات عمانی فراهم کرد تا با آمریکا و دیگر مقامات غربی در مورد رویکرد ایران، در حالی که تهران در حال برنامه ریزی برای واکنش به حمله دمشق است، صحبت کنند.

و در حالی که بحران کنونی در خاورمیانه به اندازه ای است که عمان به تنهایی نمی تواند به آن رسیدگی کند، توانایی واسطه های مورد اعتماد مانند عمان - همراه با قطر و سوئیس - برای باز نگه داشتن کانال های ارتباطی برای به حداقل رساندن احتمال تشدید تصادفی تنش و برای تکمیل گفت و گوی آمریکا و اروپا با رهبران اسرائیل در تلاش برای یافتن راه حلی مسالمت آمیز برای خروج از این بن بست مهم است.

دیگر خبرها

  • مسقط، مهم ترین تسهیل کننده دیدارهای غیرمستقیم ایران و آمریکا / چرا عمان تمایلی به نمایش قدرت دیپلماتیک خود ندارد؟/ عمان کانال گفت و گوی غیرمستقیم میان تهران-واشنگتن را باز نگاه داشته است
  • وحشت بلومبرگ از قدرت ائتلاف‌سازی ایران
  • جعل نام خلیج‌فارس کار انگلیسی‌هاست
  • علیرضا عسگری؛ سوژه‌ای سوخته برای فرار از شکست
  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • جلب اعتماد نیروی کار منجر به رشد بهره‌وری می‌شود
  • ادامه سیاست ادواردز؛ آرنه اسلوت قدرت نقل و انتقالاتی ندارد
  • رئیسی: تحریم نوعی جنگ است/ در دکترین ما دسترسی به سلاح هسته ای وجود ندارد
  • تهدید به بازنگری در دکترین هسته‌ای؛ آیا امیدی برای توافق باقی مانده؟
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد